تا حالا ترجمهٔ دو مطلب دربارهٔ آسیبپذیر بودن یا نترسیدن از آشکار کردن ضعفهایمان را در سایتم گذاشتهام:
آیا از آشکار کردن ضعفهایتان میترسید؟ قسمت اول
آیا از آشکار کردن ضعفهایتان میترسید؟ قسمت دوم
امروز هم مطلبی را از آقای صدیق قطبی در کانال تلگرامیشان دربارهٔ دوست داشتن و آسیبپذیری خواندم. متن زیبای ایشان را اینجا هم مینویسم.
«دوست داشتن شانهبهشانهی نگرانی و اشک است. آدم با دوست داشتن از منطقهی امن بیرون میآید و خود را آسیبپذیر میکند. این تقدیر دوست داشتن است. این تاوان یا هزینهی دوست داشتن است.
میپرسی چرا؟
آخر وقتی قلبت را میبینی که بیرون از بدنت زندگی میکند نگران نمیشوی؟
فرزندان ما تکههای قلب ما هستند. تکههایی که بیرون از قفسهی سینه ما میتپند. دوستشان داریم و نمیتوانیم چنان که باید از آنها محافظت کنیم.
چارهای نیست. دچار باید بود.»