انجامش بده و برو جلو
من عاشق جملات نغز و کوتاهی هستم که به من کمک میکنند چیزها را به خاطر بسپارم. لوس به نظر میرسد اما مؤثر هستند. یکی از شعارهایم، «امروز انجامش بده (نه فردا)» است که حتی کتابی با این نام نیز منتشر کردم. این شعار به من یادآوری میکند که کارهای مهم را پشت گوش نیندازم.
اما تازگیها «انجامش بده و برو جلو»، برایم ملموستر است؛ میدانم که حسِ انجام آن کار ناخوشایند را نداری، اما برایت مهم است، پس فقط انجامش بده و به بقیه زندگیت برس.
اگر خودم رو به حال خودم بگذارم، در تمام طول روز هیچ کاری انجام نمیدم. صادقانه میگم. تخت خوابم رو مرتب نمیکردم، غذاهای کنسروی میخوردم، تمرین و تلاشی نمیکردم. فقط بازیهای ویدیویی بازی میکردم، فیلم میدیدم و با دوستانم بیرون میرفتم.
اما اینها برام اتفاق نیوفتادند؛ چون یه سیستم برای انجام کارها دارم. به بهترین نحو، مراقب کارها هستم، وقت رو تلف نمیکنم و زندگیم رو ادامه میدم.
پس اهمال کاری برایتان بد است؟ قطعا هست. اما خوشبختانه میتوانیم کاری برایش انجام دهیم. میتوانیم یاد بگیریم بر آن غلبه کنیم. واقعا آنقدرها سخت نیست؛ فقط به سیستمی نیاز دارید که زندگی را از اینی که هست سختتر نکند.
خواهید دید که یک سبک زندگی پربار همان سبک زندگی سالم است. وقتی همیشه وظایفتان را انجام دهید و چیزی عقب نیوفتد، در واقع دارید ذهنتان را پرورش میدهید. هیچ وقت درباره وظایفی که در ذهنتان خیمه زدهاند استرس نخواهید داشت. آرامش خواهید داشت.
پینوشت: ترجمه من از ادامه مقاله داریوس فروکس درباره اهمال کاری یا پشتگوشاندازی یا هر چیز دیگری!