
میخواهم آنچه درباره بهرهوری یاد میگیرم را اینجا به صورت مکتوب بنویسم. برای پایبند بودن خودم به ادامهدادن این موضوع میخواهم آن چه یاد میگیرم را هر چه سادهتر بنویسم. ولو شده یک نکته کوچک بنویسم. این نوشتههای فردی است که دغدغه بهرهوری دارد و تازه میخواهد با آن آشنا شود و صحبتهای یک فرد متخصص نیست. مطالب رو از مدیوم، از دستهبندی بهرهوری میخونم و دربارهشون فکر میکنم و چیزهایی که یاد میگیرم و اوانایی که جدید به ذهنم میرسن رو اینجا مینویسم.
اول از همه بریم سراغ تعریف بهرهوری. بهرهوری یعنی مؤثر بودن و کارآمد بودن. دوم اینکه عدم بهرهوری یک موضوع عمومیه. بخشی از اون مربوط به فرهنگ و دیانای هست. برخی از کشورها کوشاتر هستند و برخی هم نیستند. یا با آدمهای کوشا یا تنبلی احاطه شدیم. یا خودمون یه جوری هستیم که انجام یه کاری رو طول میدیم. پس اگر احساس میکنیم بهرهوری نداریم خیلی نباید نگران بشیم. حداقل نکته مثبتاش اینه که متوجه عدم بهرهوریمون شدیم. از اینجای ماجرا به بعد مهمه که آیا براش کاری انجام میدیم یا نه.
من دو تا کار پیدا کردم که انجام بدم. اولیش اینه که فقط از زمانهایی که بهرهوری ندارم آگاه باشم (فکر میکنم برای یک هفته فقط خودم و فعالیتهام رو مشاهده کنم) بدون هیچ ناراحتی و سرزنشی. بعدش نتیجه مشاهداتم رو بنویسم.
دومین کار اینه که با افرادی که در این زمینه موفق هستن بیشتر آشنا بشم. اونایی رو که با خودم میگم اینا چطور این همه کار رو توی بیست و چهار ساعت انجام میدن رو پیدا کنم و باز هم در ابتدا صرفا مشاهده کنم. منظورم از مشاهده میتونه خوندن درباره اونها یا فکر کردن هم باشه اگر دسترسی مستقیم ندارم بهشون. هدفم اینه که بذارم ذهنم خیلی آروم و بدون مقاومت وارد این حوزه بشه. الان که اینو نوشتم ذهنم فهمید و میخواد کمی مقاومت کنه!