تا پارسال دیدن فیلم عروسی یکی از علايق من بود. آخر رقص را خیلی دوست دارم، حتی دیدنش را. از وقتی از خیلی از عروسها شنیدم که از فیلم عروسیشان خوششان نمیآید! و حتی بعضیهایشان میگویند که حتی آن را تا آخر هم ندیدهاند، من هم از دیدن فیلم عروسیها زده شدم. اما علاقهام به رقص همچنان سر جای خودش است. پارسال که داشتیم با دوستم فیلم عروسیاش را میدیدیم، هر دو اتفاق نظر داشتیم که رقص آقایان شادتر است و رهاتر میرقصند و این انرژیشان به بقیه هم منتقل میشود، حتی به بیننده. از آن به بعد این نکته در ذهنم برجسته بود و هرازگاهی که یادم میآمد به آن فکر میکردم و به نتایج زیر رسیدهام.
خانمها به دلیل پوشیدن لباسهای مجلسی که به هزار و یک مدل وجود دارند، استفاده از زیورآلات و آرایش کردن تا حد زیادی جلوهٔ خودشان را در عروسیها نشان میدهند و دیگر تمام همتشان را در رقصشان نمیگمارند! اما آقایان که آرایش و لباسهای مجلسیشان؟ محدودتر از خانمها است، تمام عزمشان را جزم میکنند تا با رقصشان بهترین هنرشان را به نمایش بگذارند و تمام لذتشان را از آن ببرند. یک جورهایی محدودیت باعث شکوفاییشان میشود.
دیگر اینکه خانمها هنگام رقصیدن میترسند آرایششان خراب شود؛ رقصیدن یک عمل جنبشی است و باعث تعریق میشود که آرایش را خراب میکند. یا در برخی از موارد خانمها زمان زیادی را در آرایشگاه هستند که کمی خستهکننده است. از این رو، به رقص متوسط کفایت میکنند که البته همان هم زیبا است. به اضافه اینکه گاهی لباسهایشان نیز گریبانگیرشان میشود و نمیگذارد که راحت باشند. باز هم این مورد برای آقایان به میزان پایینتری اتفاق میافتد.
نکتهٔ بعدی اینکه برخی از آقایان حتی هنگام رقص هم دست از شوخی کردن بر نمیدارند. حتی با نابلدیهایشان هم شوخی میکنند و اِبایی از آن ندارند. یعنی رقصیدن برای آقایان رسمیت کمتری دارد. این کمتر در رقص خانمها اتفاق میافتد. البته همهٔ اینها برداشتها من است که منجر به این نتیجهگیریام شده است که آقایان شادتر و رهاتر میرقصند.
رقص تمرین رها شدن است. از اینکه برای مدت طولانی بدنها و دستهایمان شکل ثابتی به خود گرفتهاند و حالا باید آنها را به شکلی هنرمندانه و موزون رها کنیم. رقص یک نوع تقلا برای یک رهایی موزون و هماهنگ است. و به خصوص هنگامی که در میانه میدان هستیم و توجهها همگی به سوی ما است، مجبور میشویم بهترین، رهاترین و شادترین رقصمان را ارائه کنیم.
نه صرفا رقص، بلکه در بسیاری از حوزههای زندگیمان، در میانه میدان بودن، در معرض دید قرار دادن خودمان یا کارهایمان، ما را به آن وا میدارد که هر آنچه در چنته داریم را بیاوریم وسط. تمام تلاشمان را بکنیم تا با ارائهٔ خودِ رها و شادِمان یک نمایش تماشایی اجرا کنیم.