یک نیاز مبرم این روزهایمان داشتن فعالیتی است که از سرگرم شدن با آن لذت ببریم یا حداقل از غرق شدن در خبرهای روز هم در امان بمانیم. به بیان دقیقتر، خودمان را از غرق شدن در خبرهای روز، پیگیری شبکههای اجتماعی و به بطالت گذراندن لحظاتمان در امان نگه داریم. امروز در مقالهای در مدیوم با معجزهای به نام فلو (Flow) یا غرقگی آشنا شدم که میتواند ما را از وضعیت سردرگمی و کلافگیمان برهاند.
قبلا کمی درباره حالت غرقگی شنیده و خوانده بودم و دوباره دربارهاش سرچ کردم. سارا حقبین در سایتش معرفی کاملی از این حالت را نوشته است که بخشی از آن را در اینجا میگذارم:
تَچان (یا غرقگی) در حقیقت انجام کار در وضعیت بی فکری و ناخودآگاهی است. بطوری که در لذت انجام آن فعالیت گم میشویم و با تمام وجودمان آن را بطور خودکار انجام میدهیم و زمان و خستگی را احساس نمیکنیم. در این وضعیت نه میتوانیم به موضوع دیگری فکر کنیم، نه کار یا فعالیت دیگری انجام دهیم، چیزی شبیه یک خلسه، زیرا ما عاشق آن کار هستیم. در این حالت ما با دلبستگی تمام حداکثر انرژی و مهارتمان را برای بهتر انجام دادن آن کار، مورد استفاده قرار میدهیم.
من اولین بار حالت غرقگی را با نوشتن تجربه کردم. وقتی که با تمرین هزار کلمههای شاهین کلانتری دست به کیبورد بردم و قرار بر این بود که بیوقفه تا رسیدن به هزار کلمه بنویسم. حتی وقتی چیزی برای نوشتن نداشتم هم باید چیزی پیدا میکردم و نباید توقف میکردم. تجربه غرقگی برای من اینگونه بود که مثل گردبادی که تو را به درونش میکشد و با خود میبرد، از اطرافم بیخبر میشدم، دستانم تایپ میکردند و حتی نمیدانستم که دارم از چه مینویسم. با رد شدن فکری از ذهنم که دارم چه مینویسم از آن حالت بیرون میآمدم.
نویسنده مقالهای که خواندم، اولین تجربه غرقگیاش را در سن چهارده سالگی و با شعر نوشتن و دادن به دخترهای مورد علاقهاش تجربه کرده است. او اکنون به لطف همین تجربه نویسنده موفقی شده است. نوشتن فقط یکی از راههای تجربه غرقگی است و هر فعالیت و هنر دلخواهی میتوان به آن رسید. میتوانید با مراجعه به فعالیتهای لذتبخش دوران کودکی و نوجوانیتان فعالیتی را انتخاب کنید.
تا امروز نوشتن و غرقگی را برای تجربه و کشف یک حالت ذهنی جدید ارزشمند میدانستم اما امروز با ضرورت تجربه غرقگی برای داشتن یک زندگی موفق آشنا شدم.
ما در دنیای حواسپرتیها زندگی میکنیم و تمایل داریم که هی سرمان را شلوغتر کنیم. سرشلوغی و از این شاخه به آن شاخه پریدنها، علاوه بر استرس و نگرانی کمکم دارند جای به نحو شایسته به انجام رساندن کارها را میگیرند. یکی از مهمترین ویژگیهای افراد موفق عمیق شدن در کارشان است که باعث پیشرفت و تمایزشان میشود. اما بیشتر افراد نمیتوانند در کارشان عمیق شوند چون نمیتوانند بیش از پنج دقیقه را بدون دست گرفتن موبایل و چک کردن شبکههای اجتماعیشان سپری کنند.
معجزه غرقگی میتواند دنیا را جای بهتری برای زندگی تبدیل کند. غرقگی هنر لذت بردن از انجام دادن کارها را به ما اعطا میکند. اگر دانشآموزان بتوانند به جای نشستن پشت صندلیهای سفت و گوش دادن به درسهای حوصله سربر بتوانند فعالیتهای مورد علاقهشان را انجام دهند و از آن یاد بگیرند. زیرا یادگیری واقعی از لذت همراه با غرقگی حاصل میشود. یا کارمندان به جای جلسات و سایر حواسپرتیهای روزانه بتوانند حد و حدودی برای ارتباطاتشان با همکارانشان تعیین کنند و تمرکز عمیق روی وظایف را به یکدیگر هدیه دهند. اینگونه آنها ایدههای بهتری خواهند داشت، شادتر خواهند بود و از فضای کاری بهرهورترشان لذت خواهند برد.