کمی بیشتر که با کلمات، تاریخچه و مفهومشان آشنا شویم، شکل دیگری برایمان میگیرند و جذابتر میشوند. دقیقا مثل آدمها. این چند روز، کلمات هزارتو و Second childhood به نظرم جالب آمدهاند:
هزارتو. بر اساس افسانههای یونانی، هزارتو نام سازهای بوده است که صنعتگرِ افسانه ای یونان دایدالوس، به سفارش شاه مینوس، پادشاه کرت میسازد. هدف مینوس از ساخت چنین بنایی به دام انداختن موجود افسانهای دیگری با سر گاو و بدن انسان، موسوم به مینوتور بوده است. هزارتو معماری جادویی داشته و همه نقشههایی که از آن کشیده شده به جایی ختم نمیشوند.
Second childhood. معنای تحتاللفظیاش میشود دوران کودکی دوم، و اشاره به دوران کهنسالی و پیری دارد.
سلام
گفتید هزار تو یاد فیلم های تخیلی افتادم
اکثرا تو همشون از عنصر هزار تو استفاده میکنن
مثل فیلم هری پاتر و جام آتش
چیز جالب تر اینکه این هزار تو ها اکثرا از جنس درخت و گیاه هستن و هر از چند گاهی تغییر شکل میدن و راه های قبلی بسته میشن و راه های جدیدی ایجاد میشن
چاره کار فقط از این دوربین ها که پرواز میکنن ! یه دونه از اونا داشته باشی قشنگ میفرستی بالای هزار تو عکس بگیره بعد راه صحیح و مشخص میکنی !
البته میدونم منظور شما کلا چیز دیگه ای بود !
سلام. چه خوب که این تصورای قشنگ از هزارتو رو دارید. متاسفانه این فیلمها رو ندیدم و از این درکها محرومم.
اگه راهحلتون عملی میشد که همه راحت بودیم:) ولی به نظرم، اون وقت زندگی هم هیجانی نمیداشت.