ای وای! شما هم زخمی شدید؟
بله؟ نمیشنوم چی میگید. لطفا بلندتر صحبت کنید.
میگم شمااا هم زخمی شدییید؟
بله. میبینید که.
(چند لحظه سکوت)
مثل اینکه نو هستید.
بله. میبینید که.
میشه درستتون کرد؟
تلاش خودش رو کرد ولی نشد. نیازه که سیمهای متصل به درم رو مجدد یه خال جوش بزنه.
ای بابا. منو میشه درست کرد ولی دو هفتهست نمیره یه چسب فوری بخره تا درم رو سرجاش محکم کنه. دیدم وقتی من زخمی شدم، رفت شما رو برداشت. منم نو هستم. یادمه برادرش، من و شما رو با هم خرید. منو داد به این، شما رو برای خودش برداشت. الآن خیلی ناراحتید؟
میبینید که. چقدر حرف میزنید شما. الآن نیاز دارم توی خودم باشم.
آره. میدونم. این یه اتفاق تلخ برای یک هندزفریه. سخته که کلی ساز و آواز و شنیدنیهای مهم و گوشنواز در تو جریان داشته باشه، بعد یهو قطع بشن و خودت هم کنار گذاشته بشی. منم حال تو رو داشتم. درست میشه کمکم.
ولی تو که میتونی خوب بشی و دوباره اون روزها رو ادامه بدی. اینا رو به من نگو. من میمونم و صداهایی که در من پیچیدند و باهام موندند.
منظورم همین بود. اینم یه جور درست شدنه. درست شدن برای هر فرد متفاوته. امیدوارم زودتر برات درست بشه.
زودتر رو هم نگو. بگو به وقتش. الآن به بودن در این حالم نیاز دارم.