بعد از آشنایی با چند فیل به این نتیجه رسیدم که مثل شناخت آدمها با شناخت کلمات نیز رابطهمان با آنها عمیقتر میشود. اخیرا با کلمه Phil، آشنا شدهام که به معنای «دوستدار» است و به صورت پیشوند یا پسوند همراه کلمات میآید. از این ترکیب برای نامیدن افرادی استفاده میشود که به چیزی علاقهمند هستند. ریشهٔ این کلمه یونانی است و تاکنون ترکیبات زیادی از آن به گوشمان خورده است از جمله: کلمهٔ فیلسوف Philosopher، به معنای دوستدار خرد یا فیلادلفیا Philadelphia، به معنای شهر محبت برادرانه. ترکیبات دیگری از این دست را نیز پیدا کردهام که در ادامه برخی از آنها را مینویسم.
کلمهٔ Bibliophilia، بیبلوفیلیا به معنای شخص کتابخوان و دوستدار کتاب، عاشق طرح و شکل و بوی کتاب و برگههای آن و همچنین جمعآوری کتابهای خاص است.
کلمهٔ Selenophile، کسی که عاشق ماه است. در افسانههای یونانی، سلن، الهه ماه است و سلنوفیل کسی است که سلن را دوست دارد.
کلمهٔ Philologist، فیلولوژیست به معنای دوستدار کلمات یا لغتشناس که به فردی گفته میشود که درباره ریشه، معنا، نحوهٔ شکلگیری آن و غیره مطالعه میکند.
کلمهٔ pluviophile، پلوویوفیل به معنای دوستدار باران؛ فردی که در روزهای بارانی آرامش خاطر دارد و از آن لذت میبرد. pluvial در زبان لاتین به معنای باران است.
یک کلمهٔ جالب دیگری نیز یافتهام که از خانواده فیلها نیست: کلمه Oneirataxia، ناتوانی در تمایز بین واقعیت و خیال.
اینگونه ترکیبات برایم همیشه جالب هستند. اینکه برای یک رفتار، یک حس و یک واقعیت بیرونی یک نام برای آن بسازند و به آن رسمیت ببخشند.