در بیست و چهار سالگیاش…
در بیست و چهار سالگیاش به گیجی و حیرانی بیست و دو سه سالگیاش نبود. بیست و چهار بهار و تابستان و پاییز و زمستان از پیِ هم تکرار شده بودند تا او را به اینجا برسانند. در شب یلدا وقتی مادرش خواست نیت کند و شعری را باز کند،…