آسمانِ خوشسلیقه
گُله گُله در آسمان پخش شدهاند. از این سو به آن سوی آسمان، هر کدامشان یک قیافه به خودشان گرفتهاند. معلوم نبود چه در دل دارند؛ شاید بغضی، شاید هم شوقی. آسمان و ابرهایش از بیرون شهر و از خارج از حصار کوچه و خیابانها بزرگتر و فراخترند. به پاها،…