تازگیها یک دوست جدید پیدا کردهام. آن هم از نوع خارجکیاش. او یک «کلمه» است و نامش «Hint» است. شما هم میخواهید با او آشنا شوید؟
فرهنگ هزاره این معادلها را برایش آورده است: اشاره، کنایه، نشانه، سرنخ، توصیه، تذکر، نکته، به کنایه گفتن، غیرمستقیم گفتن، غیرمستقیم فهماندن، اشارهای کردن.
وقتی بخواهیم به صورت غیرمستقیم نکتهای را بفهمانیم، هینت دادهایم. مثلاً به جای اینکه بگوییم کار خوب است یا بد، اگر واقعاً برایمان مهم است، به خودمان زحمت بدهیم و اطلاعات درستی به طرف مقابل بدهیم تا او با توجه به درونیات خودش تصمیم بگیرد که آن کار خوب است یا بد. لقمه را نجوییم بگذاریم توی دهان طرف مقابلمان؛ بگذاریم خودش هم لذت جویده شدن و ترکیب طعمهای آن لقمه با عصبهای چشایی روی زبانش را بچشد.
من توی پادکستهای کتابباز، با گفتگوهای سروش صحت و مجتبی شکوری با هینت آشنا شدم. گفتگوهای کتابمحوری که به زبان ساده انجام میشوند، برایم قابلفهم است و تصنعی و پیچیده صحبت نمیکنند. در صحبتهایشان حکم قطعی نمیدهند؛ فقط روایتی را بیان میکنند و با موضوع جدیدی آشنا میشویم و خودمان تلنگر میخوریم.
نحوهٔ صحبتشان دربارهٔ معرفی کتابها و اشاره به بخشهایی از کتابهایی که خیلیهایشان را نخواندهام و از محتوایشان آگاه نیستم، من را به این نتیجه رساند که بین کتاب و هینت رابطهای وجود دارد. هینتها همانهایی هستند که زیرشان را خط میکشیم، یا با خواندنشان نکتهای به ذهنمان میرسد و دوست داریم یادداشتشان کنیم یا همان نکتهٔ جالبی که دوست داریم برای دیگری تعریف کنیم. ذهنمان از خودش علم تولید نمیکند، بلکه باید در جریان ایدهها و آگاهیهای مداوم قرار بگیرد تا شکلی از آن را بگیرد.
کتابها پر از هینت هستند؛ افرادی که به کتابها وصلاند نیز. خوب است ذهنمان را تربیت کنیم تا نکتهگیران خوبی شوند. حوصله خواندن کتاب و گوش دادن به پادکست و سخنرانی را در خود ایجاد کنیم. حیفم میآید وقتی میبینم منبع حرف و عملکرد یک فرد میشود فلان کلیپ زرد اینستاگرام که وقتی با آمار و اطلاعات گوگل چکاش کردیم اشتباه از آب درآمد.
به نظرم، این هینتها از اتفاقات خوب جهان درونمان است. نمیشود همیشه چشممان به بقیه باشد تا خوب و بد و سره و ناسره را به ما دیکته کنند. خودمان هم که عقل کل نیستیم که از دیگران بینیاز باشیم. راه میانه، هینت گرفتن و هینت دادن است. خودمان را در معرضش قرار دهیم و اشارهها را دریابیم. همینطور، بتوانیم حجمی از آگاهی روشنیبخش را به صورت غیرمستقیم وارد ذهن دیگران کنیم و این آگاهی در جهان درونشان طنینانداز شود و صدایش به گوش خود افراد برسد و طبق آن فکر، اقدام و رفتار کنند.