وقتی هدفی تعیین میکنیم و تصمیم میگیریم کار جدیدی را انجام بدهیم، تمرینی را شروع کنیم، رژیمی را رعایت کنیم، عادتی را در خودمان ایجاد کنیم و غیره، فقط تا رسیدن به اولین مانع در انجام آن موفق هستیم. یک اُفت انگیزه، گفتگوی درونی منفی، تنبلی، به نتیجه نرسیدن، بازخورد نگرفتن از دیگران یا هر گونه مشکل و چالش دیگری که در زیر این آسمان آبی بر سر راه آدمیزاد سبز میشود میتواند اولین مانعمان باشد. خیلیهایمان کم میآوریم و تسلیم مانع اول میشویم. دیگر از مانع اول هم عبور کنیم، در مانع دوم زمینگیر میشویم.
مایکل جردن، ستاره دنیای بسکتبال است که به شش دوره فینال NBA رسیده و در هر شش تای آنها قهرمان شده است. در سال ۱۹۹۷، او حتی با مبتلا بودن به ویروس معده(که بیماری دردناکی است) در یک بازی حیاتی شرکت کرد و بدون آنکه به روی خودش بیاورد که بیمار است، توانست سی و هشت امتیاز بگیرد. تاکنون هیچ کس در تاریخ مسابقات NBA نتوانسته است این همه امتیاز بگیرد.
مسیری که مایکل جردن پیموده است پر از موانع، چالشها و عوامل حواسپرتکننده بوده است و قطعا او استعدادهای منحصربهفردی دارد، اما ویژگیای که باعث تمایز او شده است سرسختی ذهنی او است.
سرسختی ذهنی چیست؟
سرسختی ذهنی یک مفهوم نسبتا جدید است که ریشه در ورزشهای حرفهای دارد. از نظر علمی سرسختی ذهنی را اینگونه تعریف کردهاند:
«داشتن برتری روانی، خواه به صورت طبیعی یا پرورش یافته، نسبت به حریفانتان که شما را قادر میسازد بهتر از پس بسیاری از نیازهایی که ورزش برای ورزشکار به وجود میآورد، (مثل رقابتها، تمرینات و سبک زندگی) بربیایید. به ویژه، استوارتر و بهتر بودن نسبت به حریفان در حفظ اراده، تمرکز، اعتماد به نفس و کنترل اوضاع در شرایط دشوار.»
به بیان ساده، سرسختی ذهنی توانایی ما برای انجام کارها در شرایط دشوار است. در سالهای اخیر این مفهوم بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، زیرا دائما با فشارهای بیشتری در تمام زمینههای زندگیمان مواجه میشویم. برخی از افراد آن را انعطافپذیری، استقامت، پشتکار و … نیز مینامند.
سرسختی ذهنی همان بیتفاوت بودن نسبت به مسائل غیر مهم است
داریوس فروکس، بر این باور است که این مفهوم جدیدا اختراع نشده است و قدمت آن به دو هزار سال میٰرسد. زمانی که مارکوس آئورلیوس، فیلسوف رواقی و امپراطور یونانی گفت:
«قدرتِ به بهترین نحو زندگی کردن در درونمان نهفته است؛ فقط اگر بتوانیم نسبت به مسائل غیر مهم بیتفاوت باشیم.»
این یعنی فقط دربارهٔ آنچه برایتان مهم است نگران شوید. هدف مایکل جردن برنده شدن در رقابتها بود و نسبت به هر چیز دیگری بیتفاوت بود. هیچ چیزی نمیتوانست تمرکزش را به هم بریزد.
چگونه بیتفاوت بودن را تمرین کنیم؟
برای اینکه سرسختی ذهنی بیشتری داشته باشید، بیتفاوتی را در موقعیتهای مختلف روزانه تمرین کنید. برای مثال:
-وقتی اتفاق کوچکی رخ میدهد که آشفتگی درونیتان را بر میانگیزد، آن را نادیده بگیرید.
-به خودتان بگویید: نسبت به مسائل غیرمهم بیتفاوت هستم.
-هر اتفاقی که بیوفتد، هدفتان همچنان دستیابی به اصلیترین هدف زندگیتان است.
-از بیتفاوت بودن نسبت به همه چیز بپرهیزید.
-هر چیز مرتبط با بزرگترین هدفتان را کاملا جدی بگیرید.
تمرین آسانی است؛ با مسئلهٔ مهمی مواجه شدید؟ تمام توجهتان را به آن بدهید؛ مسئلهٔ مهمی نیست؟ از کنار آن رد شوید. فقط همین. اما این تمرین تنها در صورتی به کار میآید که بدانید چه چیزهایی برایتان اهمیت دارد. تا زمانی که در زندگیتان هدف و ارزشهایی نداشته باشید، به طور کامل به سرسختی ذهنی دست نخواهید یافت. به همین دلیل است که داشتن ارزشهای درونی اینقدر مهم است. اگر بدانید چه کسی هستید به آسانی میتوانید مطابقِ آن رفتار کنید. روی مسائل اندک و مهمی تمرکز میکنید و باقی چیزها را دور میریزید.
این شیوه کهن را امتحان کنید. انجام آن دشوار نخواهد بود زیرا همه روزه با چالشهای مختلفی در زندگیمان مواجه میشویم و از این چالشها میتوانیم برای تمرین بیتفاوت بودن استفاده کنیم.
پینوشت: این نوشته برگرفته از سایت داریوس فروکس است.