دوست دارم مثل فرفره فعال باشم. یکی از راهحلهاش اینه که مسؤلیت قبول کنی.
-میدونی، کلمات مثل یه سد هستند که انرژی عظمیی پشتشون جمع شده. و بسته به اون فکر و پشتوانهشون با همون قدرت رها میشن. مثلا اگر زبون همینجوری بچرخه و یه چیزی بگه هیچ قدرتی در حرفهاش نیست اما اگر پشت حرف زدنی کتابهای خونده شده، تجربههای کسبشده، یا فکر کردنهایی باشه، مثل اون انرژی پشت سد، کلمات رو با قدرت جاری میکنه و تا کجاها که نفوذ نمیکنه.
-کمی عشق در کولهات بگذار هر جا کمآوردی اندکی از آن بردار.
-اگر ایدهای داری آن در اختیار توست. اگر ایدئولوژی داری تو در بند آنی. گویندهش یادم نیست ولی چه اسارت حقیرانهایست در بند ایدئولوژی بودن و چه سرافراز است آنکه ایده و اندیشهای دارد.
-قهر کردن کاری غیرانسانی است. خلاهایی رو یهویی در زندگی افراد ایجاد میکنی و از بعضی چیزها محرومش میکنی. بهتره به مرور اولویت افراد رو برای خودمون بیاریم پایینتر تا کمکم و به تدریج این اتفاق بیوفته.
پینوشت: امروز ذهنم یاری نمیکرد مطلبی بنویسم. این جملات رو از روزانهنویسیهای این هفتهم برداشتم. فکر کنم مجموعشون حفظ آبرو بکنن.